باز باران، با ترانه، میخورد بر بام خانه
یادم آرد کربُ بلا را
دشت پر شور و بلا را
باز باران، قطره قطره میچکد از چوب محمل
آخ باران! کی بباری بر تن عطشان یاران؟!!!
باز باران، با ترانه، میخورد بر بام خانه
یادم آرد کربُ بلا را
دشت پر شور و بلا را
باز باران، قطره قطره میچکد از چوب محمل
آخ باران! کی بباری بر تن عطشان یاران؟!!!
غریب و تشنه و تنها، دلم بود
تمام عمر با سقا، دلم بود
دوبیتی در دوبیتی نوحه خواندم
غمی ام البنینی با دلم بود
تو مثل کوی بن بستی، دل من!
تهی دستی، تهی دستی، دل من!
اگر یک ذره بو می بردی از عشق
به دنیا دل نمی بستی، دلِ من!
- علیرضا قزوه -
من از اشکی که میریزد ز چشم یار می ترسم
از آن روزی که اربابم شود بیمار میترسم
رها کن صحبت یعقوب و دوری و غم فرزند
من از گرداندن یوسف سر بازار می ترسم
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کن
از اینکه باز عاشورا شود تکرار می ترسم
دارد زمان آمدنت دیر می شود
دارد جوان سینه زنت پیر می شود
وقتی به نامه عملم خیره می شوی
اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود
روضه اگر نبود آواره می شدیم
هیآت اگر نبود بیچاره می شدیم
در این زمانه پر جرم و پر گناه
هیآت اگر نبود بد کاره می شدیم
.امام صادق (ع) فرمودند : من تعجب می کنم از کسی که دچار غم می شود به ذکر حضرت یونس پناه نمی برد
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جز فکر تو ام کاری هست
صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم؟
همه دانند که در صحبت گل خاری هست
قال رسول الله صلی الله علیه واله وسلم:
کسی که فضیلتی از فضایل علی بن ابیطالب را بنویسد تا زمانی که آن نوشته باقی است، ملائکه آسمان پیوسته برایش طلب مغفرت خواهند کرد.